شعر شيميايي (1 )
اي خوشا قدري طلا از پاي تا سر داشتن
اندكي الماس حتي قدر يك مول داشتن
همچو سديم از براي عشق يد پرپر شدن
چون كلر در سر هواي هاش مثبت داشتن
سخت ماندن در قبال مشكلات زندگي
ني چو الكلها هواي شعله در سر داشتن
دوستي با ديگران چون عنصر خوب نهم
ني چو آرگون منزوي و گوشه گيري داشتن
نيكنامي و نجابت چون گروه هشتمين
همچو آهن در سر فكر مثبت داشتن
همچو همپوشاني سيگما كه خيلي محكم است
در رسيدن به هدف تصميم راسخ داشتن
اي خوشا قدري طلا از پاي تا سر داشتن
اندكي الماس حتي قدر يك مول داشتن
همچو سديم از براي عشق يد پرپر شدن
چون كلر در سر هواي هاش مثبت داشتن
سخت ماندن در قبال مشكلات زندگي
ني چو الكلها هواي شعله در سر داشتن
دوستي با ديگران چون عنصر خوب نهم
ني چو آرگون منزوي و گوشه گيري داشتن
نيكنامي و نجابت چون گروه هشتمين
همچو آهن در سر فكر مثبت داشتن
همچو همپوشاني سيگما كه خيلي محكم است
در رسيدن به هدف تصميم راسخ داشتن